| سید مهدی سیدی |
این متن درباره یک موضوع تخصصی است که با زبان عمومی نوشته شده و برای همه پدرها و مادرها مفید است.
میگویند «بازی» برای کودکان در حکم «کلمات» برای بزرگترهاست. کودکان با رفتارهایی که در بازی نمایش میدهند با ما حرف میزنند. آنها همه اسباببازیها را زنده میدانند و در تخیلشان هر عروسک و ماشین و آجر را نمادی از شخص یا اتفاقی خاص در زندگیشان میدانند.
پس چنانچه با نگاه درست به بازی بچهها دقت کنیم و پیامهای پنهان آن را تفسیر کنیم میتوانیم از اضطرابها، ترسها و حتی ریشه پرخاشهایشان سر دربیاوریم و اگر بتوانیم در حین بازی با آنان وارد مکالمه شده و آن نمادها را برایشان تفسیر کنیم بخش بزرگی از مسائل روحی آنان حل میشود؛ این همان مفهومی است که در «بازیدرمانی» دنبال میشود.
ذهنِ ناخودآگاه بچهها مثل جعبهسیاه هواپیما میماند که «بازی»، رمز آن را به ما نشان میدهد. با دقت در بازی بچهها میتوانیم «کلید شخصیت» آنان را کشف کنیم و احتمالا متوجه شویم که روحیه آنها در آینده بیشتر از چه شغلها یا فعالیتهایی استقبال خواهد کرد. پس بازی کودکانمان را «بازی» نینگاریم!