می گویند می شود برای شخصیت هر آدم کلیدی یافت و رفتارهای او را رمزگشایی کرد. بارها در خلوت از خود پرسیده ام کلید شخصیت من چیست و گهگاه به این پاسخ رسیده ام که رفتارهای من در این سال ها – البته نه تمام آن ها که بخش وسیعی از آن – متأثر از یک دغدغه زیربنایی بوده است: «امر فرهنگ، سبک زندگی و تمدن سازی». بسیاری از کارهای مختلف الاضلاعی که از خود صادر کرده ام – که هرکدام شان هزاران نقص و آفت و کمبود داشته است و خدا رحمان باید بر من ببخشد – متأثر از همین دغدغه محرک بوده است: فعالیتهای فرهنگی، کارمندی برای دولت، مدیریت در دانشگاه و وزارتخانه و پژوهشکده و خبرگزاری، نویسندگی در روزنامه ها و سایت ها، سخنرانی در مجامع فرهنگی و مذهبی، ارتباط مفصل با گروه های دانش آموزی و دانشجویی و طلاب، برگزاری کارگاه های آموزشی در شهرهای ایران، مشاوره و همراهی در گرفتاری های فکری و روحی دوستان و غیر دوستان،حضور در تلویزیون و رادیو، و بسیاری دیگر از کارهای به دردبخور و به درد نخور دیگر که مرتکب شده ام؛ احتمالا با همین کلید واژه قابل توضیح خواهد بود: «امر فرهنگ، سبک زندگی و تمدن سازی»