| سید مهدی سیدی |
همه ما کموبیش تجربه مدیریت داریم. از مدیریت سفره ناهار و مدیریت یک اردو گرفته تا مدیریت یک اداره و کارگاه و حتی برای بعضی از ما بهتران مدیریت کارخانه و وزارتخانه! اما چرا بعضی از ما، اصلا مدیران خوبی نیستیم؟
باید بپذیریم مدیریت ضرورتا به سن، جنسیت، مدرک و حتی به امکانات بستگی مستقیم ندارد. مدیریت هم هنر است (یعنی ذاتیاتی دارد) و هم مهارت (یعنی آموزشهایی میخواهد).
چند چیز مدیر را زمین میزند و افراد تحت امرش را داغان میکند. پس اگر میخواهید مدیر خوبی باشید به این ویژگیها دقت کنید:
بدبین نباشید:
هرروز از حجم بدبینی خود بکاهید تا کمتر مچ دیگران را بگیرید، کمتر تصور توطئه کنید و کمتر به حرفهای خالهزنکی دامن بزنید.
به دیگران کار بسپارید:
قرار نیست همه کارها را از اول تا آخر خودتان انجام دهید و یا در ریزبهریز کارها دخالت کنید. راحتتر به دیگران اعتماد کنید، به آنان کار بسپارید و در کنار راهنماییهای بهموقع، صرفا نتیجه کار را بررسی کنید.
دیگران را قربانی نکنید:
هم شجاع باشید تا به خاطر خطاها یا اشتباهات خود، نیروهای زیردستتان را قربانی نکنید و هم جوانمرد باشید تا گاهی سهم تقصیر دیگران را خودتان تقبل کنید. میارزد گاهی از اعتبار و آبرویتان استفاده کنید تا نیروهای خوبتان را از سقوط نجات دهید. ولی چه حیف که بعضی مدیران نهتنها نجات نمیدهند بلکه خودشان زیرآب نیروهایشان را میزنند.
تصمیم بگیرید:
مدیریت یعنی تصمیمگرفتن بین گزینههای ممکن و حتی گاهی تصمیم بین بد و بدتر. هیچ پروندهای را با تعلل، کاهلی یا ترس، باز نگه ندارید. نگذارید موضوعات مهم مشمول زمان شوند.
متخصص روابط انسانی باشید:
اصلیترین زمینه موفقیت مدیر در مدیریت روابط انسانی است. سعی کنید روابط آدمها را بهدرستی بشناسید و با صبوری، انعطاف، متانت و صداقت برای بهبود ارتباطات تلاش کنید. واویلا بر مدیرانی که خود مثل مگس، روابط را به لجن میکشند (از این تعبیر تلخ عذرخواهم).