| سید مهدی سیدی |
جمله معروفی است که میگوید:
دشمن بیش از آنکه روی «اقدامات» ما حساب کند روی «فراموشی» ما حساب کرده.
این فرمول آمریکا در قبال ملتهایی است که در طول تاریخ به آنان ظلم کرده است. رد پای آمریکا همهجای دنیا با خون و لجن همراه است؛ از هر گذرگاهی که آمریکا گذشته باشد تا دهههای متمادی، بوی تعفن میآید اما او از این خاطرات مفتضحانه، هیچ ابایی ندارد چون میداند ملتها زود فراموش میکنند. آلزایمر تاریخی بلای جان ملتهای ستمدیده است. آنان بارها از استکبار چشیده و کشیدهاند، اما باز در دام پرفریب او گرفتار میشوند.
آمریکا در برابر ایران نیز همین رویه و رویکرد را دارد؛ اینکه ملت ما، سابقه و تاریخچه دشمنی او با ایران را فراموش کند. طراحان آمریکایی، برای این کار از ابزارهای نرم و رسانهای پیچدرپیچی بهره میبرند. کارخانه شایعهسازی آنها مدام در حال تولید انبوه است؛ رسانههای پیدا و پنهانشان هرروز تیتر و لید تولید میکنند، فیلمسازان و مستندسازان دلبسته، سلاخی آمریکا را تطهیر میکنند و روشنفکران خوشبیان و مرموزشان در روزنامه و کلاس و سمینار، خوبیهای نجاتبخش آمریکا را به تشنگان حقیقت، حقنه میکنند.
ولی در این سیل تخریب و فراموشی، بعضی مناسبتها بلای جان نقشه آمریکاییست؛ و یکتنه و یکباره دهها میلیون دلار سرمایهگذاری استکباری را برای جابجا کردن جلاد و شهید، نقش بر آب میکند.
«سیزده آبان» از این جنس و رنگ است. حتما آمریکا از اینکه دانشآموزان ما با جدیت و گستردگی در این مراسم شرکت کنند ناراحت میشود چون او دلش میخواهد نسل جدید (زد و آلفا) زودتر از پدر و مادرها این تاریخچه را فراموش کند؛ آنوقت است که آمریکا خواهد توانست با کراوات جدید و با لبخند تمیز سروقتشان بیاید و کلاهشان را بردارد.
هرگز نباید گذاشت ایده تسخیر لانه جاسوسی فراموش شود و هرگز نباید اجازه داد شکبرانگیزی عدهای خناس، جامعه زخمخورده از آمریکا را نسبت به مبارزه و مقاومت، پشیمان کند.