| سید مهدی سیدی |
ایران، اسرائیل را شخم زد. خبر، کوتاه و کوبنده است. ایران در انتقام سخت، دویست موشک پیشرفته به قلب اسرائیل شلیک کرد. دیگر سانسور خبری جواب نمیدهد. گودالهای چندین متری، ساختمانهای ویران، خاخامهای کز کرده در پناهگاه، نتانیاهویی که دستهایش میلرزد و آن مرد اردنی که سیگارش را با لاشه داغ موشک ایرانی روشن میکند، راهی برای سانسور خبری باقی نگذاشته است.
ایران، اسرائیل را شخم زد و تا مرحله بعدی یک گام بیشتر باقی نیست: ایران تلآویو و حیفا را با خاک یکسان کند؛ فقط یک شرط دارد و آن خطا کردن اسرائیل است. او که دارد سقوط میکند با این خطا در سقوطش تعجیل میشود.
شعارِ افتادن در تله جنگ و ترساندن مردم از نبرد، یک خطای راهبردی و یک فریب غیرقابلبخشش است. با قلدر نمیشود مذاکره کرد. با مستِ لایعقل نمیشود تفاهم کرد. زور را نمیشود با سخنرانی و گفتگو جواب داد. فقط مقاومت است که نسخه نجاتبخش است. جهاد است که حیات میآفریند و حماسه است که تاریخ را میسازد. برای آرمانها باید هزینه داد و برای هزینهها باید تدبیر کرد. شوخی نکنیم؛ سلاح را نمیشود زمین گذاشت. نمیشود فقط حرفهای حالخوبکن زد و هرروز عزیزی را از دست داد. نباید مشکی پوشیدن برای ما عادت شود. بیشتر از پیراهن مشکی و سوگ عمومی، به سربند یازهرا و یاحسین محتاجیم. در کنار سرود «ایران وطنم پاره تنم» باید مارش «ای لشکر صاحبزمان آمادهباش آمادهباش» را نواخت. در کنار ارکستر ملی و یقه دیپلمات و مترجم همزمان، به آهنگران و چفیه و پلاک و حسین فهمیده هم احتیاج است. اسرائیل، حیوان درنده است. حتی با قلاده هم رام نمیشود. باید صاحب قلاده را سرجایش نشاند. فعلا همین مقدار امیدبخش است: ایران، اسرائیل را شخم زد.