| سید مهدی سیدی |
فرض کنید دو انتخاب پیش روی شماست:
زیارت امام حسین (ع) در قالب سفر اربعین یا زیارت کربلا بهصورت تنهایی و در فصل دیگری از سال.
کدام را انتخاب میکنید؟
پاسخ بسیاری گزینه اول است. برای همین تنها سفر بسیاری از مردم به کربلا، همان پیادهروی اربعین است. درست است که شور اربعین و یا ارزانتر بودن این سفر، مؤلفههای مهمی برای این انتخاب است اما در این سفر جمعی رازی مهمتر نهفته است که میلیونها نفر را در این گرمای طاقتفرسا جذب خود میکند.
شاید این حرف کمی اغراق و یا خارج از قاعده به نظر آید: آنچه در سفر اربعین اصالت بیشتری مییابد همان پیادهروی جمعی و حضور در اجتماع شیعیان جهان است نه صرفا زیارت امام حسین (ع)؛ که زیارت را هر موقع دیگری از سال هم میتوان انجام داد و چهبسا اصلا مواقع دیگر، زیارت فردی امام حسین (ع) راحتتر و دلچسبتر باشد؛ به قول عوام شاید اصلا دستها راحتتر به ضریح برسد و بشود ساعتها در آرامش گوشهای از صحن نشست و زیارتنامه خواند، امکانی که در سفر اربعین، چیزی در حد محال است.
ویژگی اربعین چیست؟
جمعیت متراکم، انسانهای همهدف و عاشقان همجهت؛ همین راز نهفته در اربعین است. اجتماع اربعین، یک مانور جهانی است، یک راهپیمایی اعتقادی و یک پیمان تمدنی و آخرالزمانی. گرچه عشق امام حسین (ع) و محبت اهلبیت (ع) بر تمام لحظات اربعین سایه انداخته است اما آنچیزی که اربعین را ممتاز و پر هوادار کرده نوعی از هدفمندی اعتقادی است که رنگ و لعاب عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و ظالم دارد.
سفر اربعین حاوی یک پیام و محتوای متفاوت است که حتی بیخبرترین آدمها نیز بهمحض حضور آن را در سلولسلول وجودشان حس میکنند؛ و اتفاقا این روح کلی حاکم بر اسلام است که میکوشد مسلمانان را مجتمع کند و در اجتماعشان اهداف بلند تمدنی و معنوی را بارگذاری کند. شاید برای همین است که زیارت اربعین از نشانههای شیعه شمرده شده است.