| سید مهدی سیدی |
شانزدهمین دوره آموزشی قلم از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. من هم توفیق داشتم در این دوره سرفصلی را با عنوان «فنون نویسندگی در مسیر؛ چگونگی تبدیل کنشها به نوشتار» در دو جلسه (مورخ 28 مرداد 1402) ارائه کنم. آنچه میخوانید گزارههای مطرح شده در این جلسات است که توسط برگزارکنندگان دوره تهیه شده:
- حجم، ژانر و فرم محتوا در جهان کنونی چندان اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم و اصیل است میزان اثرگذاری روی مخاطب است.
- یک سؤال مهم که باید برای آن پاسخی بیابیم آن است که: رسانهها باید به سلیقه مخاطب توجه کنند یا نیاز مخاطب؟ این دو گاهی باهم در تضاد هستند و گاهی همپوشانی میکنند.
- مراسلات یا نامهنگاری از روشهای جذاب و مؤثر برای اقناع مخاطبان است. استقبال از کتابهای این حوزه نشان از دایره اثرگذاری وسیع آن دارد. در این زمینه میتوان ازکتابهای مختلفی یاد کرد: نامههای بلوغ (علی صفایی)؛ از به (رضا امیرخانی)؛ پریدخت (حامد عسکری)؛ بابا لنگ دراز (جین وبستر)
- سوژهیابی یکی از مراحل مهمی است که باید قواعدی را در آن رعایت کرد؛ از جمله: غربالگری درست سوژهها، نو و تازه بودن و قابل پرداخت بودن توسط نویسنده.
- نویسنده باید در نوشتار، وکیل مدافع مخاطب باشد نه وکیل مدافع ذهن خود!
- انگیزهها نوع نگاهها را عوض میکند. شما هر قدر روی انگیزهتان کار کنید، نگاه متفاوتی پیدا میکنید و قاعدتا روایتهایتان هم متفاوت میشود.
- برخی متنها واقعا تصویرگرایانه هستند. شما انگار فیلم تماشا میکنید. نویسنده با کلمهها و توصیفها، سکانس عوض میکند. شما در سفرنامههای اربعینی باید تصویرگرایانه بنویسید.
- هر سوژهای که روایت میکنید، یک قصهای پشتش دارد. دختربچهای که در اربعین به شما لیوان آب میدهد، یک قصهای قبلش دارد که اگر آن قبلش را روایت کنید، آن وقت به لحظه آب دادن که میرسید، همه سینما بلند میشوند و برایتان کف میزنند. اربعین پر از این سوژههاست. فقط باید زاویه نگاه درست و جذاب را پیدا کرد.
- آنچیز که رفتار و کنش آدمها را رقم میزند، فکرها و ذهنهای آنهاست؛ و رسانه میخواهد ذهنها و رفتارها را به سمت مطلوب سوق دهد. رسانه همسان مدرسه است و معلم؛ پس میتواند برای سعادت جامعه مهمترین نقش را ایفا کند. اینجاست که رسانه باید برای توفیق و کامیابی به لایههای پنهان نظر و اندیشه مخاطبان خود پی ببرد.