| سید مهدی سیدی |
ایرادی ندارم به این همه تعداد زیاد کاندیدا؛ چه اشکالی دارد هشتاد نفر در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردهباشند. گرچه قطعا زمینههای گوناگونی باعث این کثرت داوطلبها شده که شاید برخی از آنها ایراددار هم باشد؛ مثلا اینکه در ایران نه حزب و گروه به معنای واقعی جاگیر شده و نه اساسا شاید روحیه سیاسی ما به تشکل منسجم و گروه شناسنامهدار انس پیدا کرده است. چهبسا برخی نامزدها هم دچار اشتباه محاسباتی و یا وزنکشی غلط شده که برای ثبتنام اقدام کردهاند. ضمن آنکه موقعیت ممتاز رئیسجمهور شهید آنچنان پوششدهنده و پُرکننده بوده که در نبود او بهصورت طبیعی خلأ جدی در مناسبات سیاسی ایران رخ میدهد و البته با ظهور شخصیتهای ممتاز دیگر، بهمرور زمان این شکاف پر خواهد شد.
اما ایراد من به دو چیز است:
1- اهانتهای عمومی و خصوصی که در رسانههای جمعی و غیر جمعی به نامزدهای محترم میشود که اینها همه قدرتطلبند؛ اینها همه حس نمایش دارند؛ اینها همه میخواهند دیدهشدن خود را ارضا کنند؛ اینها همه میخواهند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند؛ اینها همه دنبال سهمخواهی در دولت آینده هستند و دهها مورد دیگر. اینجور با اطمینان سخن گفتن و اینچنین همه را با یک چوب راندن، مسیر صلاح و تقوی و اخلاق نیست.
2- موج عجیب تحقیر ملی و تخطئه نظام سیاسی ایران که گاه و بیگاه توسط شبه روشنفکران سیاسی و نویسندگان مدعی و همهچیزدان به راه میافتد که وااسفا بیایید ببینید جمهوری اسلامی چقدر تعطیل و بیقاعده است که اینهمه آدمهای گوناگون و متوهم، خود را در مقام رئیسجمهور فرض کردهاند. خلق بعضی واژهها که حتی به تیتر برخی روزنامههای حزباللهی هم تبدیل شده است از همین تبار است؛ همچون «جشن تکلیف» که رگههایی از استهزاء در آن نهفته است.
اشتباه نشود نویسنده این یادداشت، مطلقا نمیخواهد این تعداد احساس تکلیف را تأیید کند یا آن را چیز خوب و جذابی برای نظام سیاسی ایران بداند. حتی معتقد است بایستی برای اصلاح زمینههای بروز چنین رفتارهایی اقدامات عاجل و جدی انجام داد؛ اما از این حملههای ناجوانمردانه و دلسردکننده که شناخت مخاطبان را دچار سوگیری میکند گلایه دارد و آن را برای انگیزههای رأیدهندگان خطرناک میداند.